چرا با رویکرد تفکر ؟!

.: به نام خدا :.

« چرا با رویکرد تفکر »

راهبرد تفکر در اسناد آ.پ

در قدم اول می‌خواهیم مفصل به این موضوع بپردازیم و کاملا جامع این مساله را از زاویه سیاست های کلی آموزش و پرورش و سند تحول بنیادین به همراه بررسی اقتضائات رشدی نوجوانان بررسی کنیم:

فیلم روبه رو بررسی راهبرد تفکر در سند تحول بنیادین و منویات مقام معظم رهبری به عنوان سیاست‌های آموزشی کشور می باشد.

در ادامه هم گزیده ای از متن برخی کتب را مشاهده میکنید. محتوای متن زیر با فیلم قرار داده شده متمایز است.

اقتضائات دوره نوجوانی

  • این دوره را می‌توان سومین دوره رشد انسان در نظر گرفت، دوره‌ای که فرد در آن به بلوغ رسیده و تکالیف الهی بر او جاری می‌شود، لذا این دوره را می‌توان تولد دیگری دانست که طی آن انسان لیاقت عبودیت خداوند را یافته و می‌تواند با اتکای به خرد و اندیشه، امورات زندگی خود را پیش ببرد.
  • در این دوره فرزند از طفولیت خارج می‌شود، او می‌تواند بر روی تصمیمات خود حساب باز کند و البته جامعه نیز می‌تواند از عقل او استفاده کرده و شاهد بروز عقلانیت او باشد.
  • این دوره را می‌بایست مقدمه بسیار مهمی برای دوره‌های بعدی رشد دانست، چنانکه تبدیل نقش فرد از انفعال و تأثیرپذیری صرف در فعالیت‌های اجتماعی به نقشی فعّال و تأثیرگذار در صحنه جامعه و همچنین گذر از مرحله یادگیری و فهم به مرحله یادگیری همراه با آموزش و فهماندن، و در ادامه دستیابی به فقاهت جهت پیاده‌سازی حقایق در جامعه، همگی در گرو گذر صحیح از دوره نوجوانی رقم می‌خورد، تا آنجا که می‌توان گفت در صورت عدم تحقق اهداف رشدی در دوره نوجوانی، جبران و ترمیم آن در دوره‌های بعدی بسیار دشوار و ناممکن می‌شود.

بر این اساس مهمترین ویژگی‌ها و اقتضائات دوره نوجوانی را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

  • الگوپذیری و تبعیت یکی از شاخصه‌های مهم این دوره است که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد، چرا که اشتباه در تشخیص آن می‌توان آثار جبران‌ناپذیری در زندگی آینده فرد بگذارد.
  • بلوغ جسمی و تغییرات فیزیکی یکی از خصوصیات‌های این دوره است که اقتضائات آن را با دوره‌های قبلی بسیار متفاوت می‌نماید، طبیعتا مدیریت همین بلوغ است که می‌تواند زمینه بسیار مناسبی را برای ازدواج شایسته در دوره بعدی فراهم نماید.
  • تأکید بر استقلال که هم شامل مقاصد و اهداف شده و هم برنامه‌ها و اقدامات فرد را در بر می‌گیرد یکی دیگر از ویژگی‌های مهم این دوره است که توجه درست به آن می‌تواند نوجوان را برای انجام مأموریت‌های بزرگ اجتماعی آماده سازد. در این راستا انتخاب‌گری نیز یکی از خصوصیات مهم دوره نوجوانی به شمار می‌رود.

  • نیاز به بروز و دیده شدن نیز از اقتضائات تعیین کننده در دوره نوجوانی به شمار می‌رود، بی‌توجهی به آن می‌تواند زمینه انحرافات فراوانی را ایجاد کند، چه اینکه هدایت و جهت‌دهی آن در مسیر درست می‌تواند شخصیتی تأثیرگذار و توانمند را پدید آورد.
  • دوره نوجوانی به دلیل گسترش محدوده ارتباطات انسان و همچنین فعال شدن نقش اختیار خود فرد در این زمینه، می‌تواند بستری برای شکل‌گیری روابط سازنده و یا مخرّب باشد. گرایش به قرار گرفتن در جمع‌های دوستانه و برقراری روابط اجتماعی جدید، از خصوصیات مهم این دوره است که نقش بسزایی در شکل‌دهی ساختار ادراکی، عاطفی و همچنین رفتاری نوجوان دارد.
  • در این دوره علاوه بر اینکه مواجهات و اقدامات فرد گسترش و تنوع زیادی پیدا می‌کند، ضمنا خود او نیز در بسیاری از مواجهات نقش فعال و انتخابگر دارد، بر این اساس مواجهه او با صحنه‌های موفقیت و شکست نیز برای خود او بسیار حائز اهمیت است و نقش بسزایی در شکل‌گیری و شکوفایی توان خودباوری و روحیه نشاط، شجاعت و تلاشگری دارد.
  • ضمنا در این دوره است که افراد به تکلیف می‌رسند، بدین معنی که نسبت به انجام امور خیر و شرّ مطابق با وضع الهی واقف شده و ضمنا نسبت به آن مسئولیت دارند، لذا در این دوره است که درک جزا و پاداش و التزام به آن در افراد شکوفا می‌شود و می‌بایست به صورت حقیقی مکلّف شده و اهمیت و آداب آن را بشناسند.

بدین ترتیب در اهمیت دوره نوجوانی و لزوم اهتمام جدی به آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. ویژگی‌های مهم و منحصر به فرد دوره نوجوانی، تأثیر بسیار زیادی در شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی انسان دارد، نقش‌آفرینی او را در دوره‌های بعدی رشد تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و همچنین تقدیرات دنیایی و آخرتی انسان را رقم می‌زند. لذا بی‌تفاوتی و یا کم‌توجهی به تحقق رشد در این دوره، می‌تواند آثار بسیار مخربی هم برای نوجوانان، و هم برای جامعه داشته باشد، چه اینکه اهتمام به امر رشد در این دوره نیز می‌بایست با توجه کامل نسبت به اقتضائات و ویژگی‌های آن باشد.
  2. طبیعی است که بیان اهمیت این دوره به معنای مهم نبودن و یا کم اهمیت جلوه دادن دوره‌های قبلی و بعدی رشد نیست، بلکه شناخت مختصات شناختی، عاطفی و رفتاری نوجوان موجب می‌شود تا فرآیند تعلیمی انجام شده در دوره‌های قبلی به خوبی جمع‌بندی شده و به نتیجه برسد، و همچنین آمادگی لازم برای تحقق اهداف رشدی در دوره‌های بعدی فراهم شود.
  3. دوره نوجوانی دوره بسیار مهمی در انتقال انسان از موقعیت کودکی و انفعال، به وضعیت جوانی و فعالیت موثر اجتماعی است، بر این اساس نقش تعلیم و تربیت برای نوجوانان، نه تنها آینده ایشان را رقم می‌زند، که نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در تعیین سرنوشت جامعه دارد.

بلوغ عقلی، اساس رشد در دوره نوجوانی

چنانکه پیشتر گفته شد بزرگ‌ترین رخداد پس از تولد انسان، بلوغ است که با علائمی ظاهر شده و در فکر و جسم و شیوه زندگی فرد به خوبی هویدا می‌شود، این تغییر بزرگ که اختصاص به دوره نوجوانی دارد، و مهمترین شاخصه این دوره به شمار می‌رود. طبیعتا این واقعه به معنای فعال شدن توان‌های مختلف جسمی و فکری در فرد است که او را به صورت مشخص از دوره کودکی متمایز می‌کند و حیات دیگری را در پیش روی او قرار می‌دهد.

  • مهمترین خاصیت بلوغ این است که توان فکری فرد به گونه‌ای تغییر می‌کند که مفهوم نفع و ضرر را به خوبی می‌فهمد و می‌تواند مصادیق آن را در اخلاقیات و روابط جستجو کند و نسبت به آن عکس‌العمل نشان دهد. اگر کسی به این حد از تشخیص نرسیده باشد در واقع بالغ نشده است. حتی در مسائل احکامی نیز چنین فردی با عناوین سفیه یا ضعیف شناخته می‌شود.
  • سفاهت به معنای کم‌خردی یا بی‌خردی، وصفی است که به دلیل اختلال عقلی و ناتوانی در تشخیص مصلحت مادی یا معنوی به فردی که از او انتظار خردورزی می‌رود اطلاق می‌شود. بدین ترتیب دوره بلوغ، دوره شکوفایی عقل و خرد است به نحوی که اگر در فرد این شکوفایی رخ ندهد به سفاهت و یا ضعف شناخته می‌شود.
  • عقل چشم حقیقت‌بین انسان است که بواسطه آن می‌تواند حقایق عالم و گزاره‌های یقینی را درک کند، او تنها با استفاده از عقل می‌تواند مسائل و نیازهای خود را به قوانین الهی ارجاع دهد، مبتنی بر اوامر خداوند عمل کند و در نتیجه هر کاری را بر اساس حجّت الهی انجام دهد، در این صورت است که تمامی ظرفیت‌های او به نیکوترین شکل شکوفا می‌شود و به زندگی سعادتمندانه و حیات طیّبه دست می‌یابد.
  • گوهر عقلی که خداوند به انسان عطا کرده به قدری توانمند است که در میان غبارهای متراکم نیز قادر به تشخیص است و حجّت را بر انسان تمام می‌کند، بنابراین کسی نمی‌تواند استضعافی را که در دوران‌های قبلی رشد و یا بواسطه محیط و جامعه بر او عارض شده است بهانه قرار دهد و از طی کردن مسیر فلاح و سعادت بازبماند.
  • انسان در زندگی دائما با مسائل و موقعیت‌هایی روبرو است که می‌بایست نسبت به آنها اقدامی انجام دهد، عاقبت او بر اساس همین مواجهات و اقدامات رقم می‌خورد. سعادت هر انسانی در گرو آن است که قوانین حقیقی عالم را بشناسد و آنها را به عنوان تعاریف در جان خود حفظ نماید تا با مراجعه به آنها در موقعیت‌های مختلف، بتواند به تشخیص درست و تصمیم‌گیری صحیح دست پیدا کند.
  • بر اساس آنچه گفته شد، اساس رشدیافتگی در دوره نوجوانی را باید در بلوغ عقلی دانست، از این رو است که این دوره را دوره تولد معنوی انسان می‌دانند، دوره‌ای که انسان بواسطه شکوفایی عقلانیت، شایسته دریافت اوامر و نواهی خداوند می‌گردد و در نتیجه بواسطه اختیار و استقلالی که در تصمیم‌گیری‌های خود دارد، ثواب و عقاب نیز برای او معنا پیدا می‌کند.
  • بواسطه همین بلوغ عقلی است که عبودیت و بندگی در دوره نوجوانی شکل گرفته و فرد می‌تواند به توازن و تعادل در زندگی خود دست یابد.
  • قرآن کریم از این تعادل به «إستوی» تعبیر می‌نماید که حاصل چنین بلوغی است و فرد را از علم (معرفت به حقایق و قوانین الهی) و حُکم (شناخت بایدها و نبایدهای خداوند متناسب با شرایط و موقعیت‌ها) بهره‌مند می‌سازد. برخورداری از این توان در گرو رفتار شایسته و نیکوکارانه انسان است.

شکوفایی تفکر، محور تزکیه و تعلیم در دوره نوجوانی

تفکّر در لغت به معنای تأمل  کردن و اندیشیدن و در معانی مفردات قرآن، تصرف قلب در معانی اشیا برای ادراک مطلوب است. در منطق نیز تفکّر را حرکت نفس از مطالب (مجهولات) تصوری و تصدیقی به مبادی و سیر در معلومات موجود دانسته‌اند تا مجهولاتی که ملازم با آنها هستند، معلوم گردند. در روایات هم تفکّر، آینه صاف و همچنین وزیر عقل شمرده شده است.

خداوند در قرآن کریم از یکسو انسان‌ها را به تفکّر فراخوانده و از سوی دیگر تفکّر کردن را از غایت‌های نزول کتاب و بیّنات الهی برشمرده است، تفکّر مهمترین عامل آیه‌بینی و از ویژگی‌های صاحبان خرد است و بواسطه تفکّر کردن است که انسان به حق بودن عالم و حقیقت اجل پی برده و برای لقای پروردگار مهیا می‌شود.

بدین ترتیب تفکّر کردن را باید مهمترین سبب برای عبودیت خداوند دانست، که امکان عمل کردن بر اساس حق را در هر موقعیت و مواجهه‌ای برای انسان فراهم می‌نماید. بواسطه تفکّر است که انسان در هر مسئله‌ای به عقل و حجّت مراجعه کرده و عمل شایسته را مبتنی بر آن و متناسب با آن موقعیت شناسایی می‌کند، لذا این تفکّر است که عقل را شئونات مختلف زندگی انسان جاری کرده و بدین ترتیب زمینه دستیابی به بلوغ عقلی را برای او فراهم می‌کند.

با توجه به اهمیت بحث تکلیف در دوره نوجوانی و جایگاه بلوغ عقلی به عنوان غایت رشد در این دوره، شکوفایی تفکّر محور تزکیه و تعلیم در این دوره به شمار می‌رود.

لازم است در این رویکرد، تعریف تفکّر را همچنان که بیان شد، از منظر قرآن و اسلام مدنظر داشت و از خلط این مفهوم با اصطلاح تفکّر رایج در جامعه پرهیز نمود، چرا که آنچه به عنوان تفکّر در جامعه معرفی می‌شود، بیشتر ناظر به قسمتی از این تعریف است و در مواردی نیز مراجعه به حق و عقل را به عنوان مبنای تفکّر مدنظر قرار نداده است.

در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دستیابی به حیات طیّبه، به عنوان هدف غایی نظام آموزش و پرورش بیان شده است، در خود سند و در تفصیل این غایت، به «انتخاب آگاهانه مبتنی بر معیارهای اسلامی» اشاره شده است که نتیجه آن انجام دادن اعمال شایسته و همچنین جهاد در راه خداوند است. چنانکه روشن است این تعبیر با آنچه در معنای تفکّر از منظر قرآن و اسلام بیان شد، انطباق قابل توجهی دارد.

قدم آخر :

پیشنهاد می شود برای آشنایی اجمالی با تفکر، فیلم روبه رو را مشاهده کنید.
مدت زمان این فیلم 10 دقیقه می باشد.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید!