حیدر (آزاده اسکندری)

Screenshot 2024-03-29 215445
کتابخانه شهید احمد

حیدر (آزاده اسکندری)

داستان از زبان خود امیرالمومنین یا “حیدر” (ع) روایت می شود و به این ترتیب خواننده از دریچه ی نگاه مولای متقیان با حوادث سال های دوم تا یازدهم هجرت آشنا می شود. روزهای پرفراز و نشیبی که از کمی قبل از ازدواج این زوج آسمانی شروع شده و تا بعد از به شهادت رسیدن صدیقه طاهره (س) ادامه می یابد.

ماجرای پیوسته‌ای که در این کتاب نگاشته شده، حاصل تحقیق در صدها منبع معتبر است که با تطبیق روایات شیعه و اهل سنت به دست آمده است و در اثر آمیخته شدن با داستان‌ پردازی و طراحی فضا توسط نویسنده، برای مخاطبان جذابیتی بیشتر پیدا کرده است.

برشی از کتاب:

راکب و مرکوب. خالق و مخلوق. عاشق و معشوق. دم‌زدن از علی، جگری چون جگر حمزه می‌خواهد. دلی به پهنای آسمان، صبری به‌اندازه صبر علی در احد وقتی چشمش به شهدا افتاد. در مقابل سوختن گلش وقتی دوره‌اش کرده بودند. در آن شب تاریک وقتی با دستان خیبر‌گشا تکۀ دیگری از خودش را در دل خاک پنهان کرد. شیعه‌بودن تاوان دارد. ابوذر در زبذه، میثم تمار در زندان، مالک اشتر آواره بیابان‌های مصر، مقداد، سلمان، صعصعه‌بن‌صوحان، جندب‌بن‌عبدالله و… . شیعه تافتۀ‌جدابافته است. تقدیرش با همه فرق می‌کند. مثل ده‌سالگی علی، عقایدش را به سخره می‌گیرند. بوی خطر که مشموم می‌شود، تنهایش می‌گذارند و تنهایش می‌گذارند، و تنهایش می‌گذارند. تاریکی شب، سجادۀ پهن روبه‌قبله، نخلستان، چاه، مناجات‌های پرسوز، مونس هر شبش می‌شود. وقتی صاحب‌نفسی چون کمیل را می‌جوید، افشای راز دل می‌کند؛ از تنهایی می‌گوید؛ از غربت؛ از مرگی که انتظارش را می‌کشد.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید