سبک زندگی عاشورایی و اربعینی
سبک زندگی عاشورایی و اربعینی
در مطلب قبل بیان شد، خانوادهها با شرکت در مجالس اباعبدالله علیهالسلام، سبک زندگی را تمرین تمرین میکنند که بتوانند همه زندگیشان را بر مبنای آن تنظیم کنند؛ درواقع هر سبک و مدل زندگی بیانگر نوع جهان بینی فرد و مبانی فکری اوست.
بهترین مسیر زندگی انسان برای رسیدن به نهایت رشد و کمال، در بستر خانواده توحیدی و با سبک زندگی برگرفته از معارف دینی محقق میشود. و این در حالی است که نوعاً افراد مذهبی، اذعان میکنند که در هنگام مجردی معنویت بالاتر و حال بهتری داشتیم. مگر نه این است که با تشکیل خانواده و ایجاد میثاقی محکم یبن زوجین، میزان دریافت رحمت برای هر یک بیشتر شده و هر کدام بیشتر از قبل، رحمت الهی را دریافت کردهاند؟ با دقت در متن آیات و روایات، متوجه میشویم آیات و روایات بر تشکیل خانواده و فرزند آوری تأکید بسیار زیادی دارند. اگر این همه تأکید و سفارش در روایات وجود دارد، آیا این همه سند مکتوب دینی فراموش کردهاند که به معنویت انسانها توجه کنند؟ در واقع باید گفت از منظر خداوند متعال و اهل بیت علیهمالسلام، بیشترین پاکی و طهارت که زمینه ساز بیشترین ایمان و معنویت در وجود افراد است، در بیوتی وجود دارد که اذن ذکر در آن داده شده و افراد در بستری طاهر و مورد رضایت خدا با یک سبک زندگی توحیدی در کنار یکدیگر با الفت و مودت و محبت زندگی میکنند.
الحمدلله این سبک زندگی کاملاً تمرین شده و وجود دارد و ما صرفاً از یک عنوان تئوری که فقط بر روی کاغذ باشد، صحبت نمیکنیم و زمانی که افراد به صورت کاملاً عادی و طبیعی این سبک زندگی را تجربه و مشق میکنند، خاطرات معنوی و حال خوبشان را بارها و بارها نقل میکنند.
اگر بخواهیم بروز سبک زندگی توحیدی را به صورت عینی مشاهده کنیم، حتماً باید سبک زندگی عاشوایی و سبک زندگی اربعینی را به صورت کامل مرور کنیم.
سبک زندگی عاشورایی، سبک زندگی یک امام است که همراه با خانواده بزرگوارشان از کوچکترین عضو تا بزرگترین فرد، در میدان جهاد حاضر میشود، چند روزی به دور از امکانات عادی و همیشگی زندگی میکنند. در این چند روز جتی از توجه و آب دادن به حیوانات دشمن غفلت نمیکنند چه برسد به توجه و دلبری از فرزندان کوچکی که زندگی در بیابان برایشان سخت و طاقتفرسا است. توجه به حالات تکتک افراد حاضر در آن عرصه، کوچک و بزرگ، نوجوان و شیرخواره، خواهر و برادر، همسر و فرزند و… هیچگاه از نگاه امام دور نمانده و همیشه مراقب حال همه بودند؛ و اگر ذرهای در معنویتشان اختلالی وجود داشت شب آخر را برای نماز، تلاوت قرآن و مناجات با رب العالمین از دشمن وقت نمیگرفتند. سبک زندگی عاشورایی و اربعینی، سبک زندگی مجردی و تنهایی نیست، بلکه سبک زندگی که به صورت امت واحده شدن خودش را نشان میدهد و بروز پیدا میکند. لازم به ذکر است در نوشتارهای قبلی بیان شد که هرچه مؤمنین به سمت امت واحده شدن بیشتر پیش بروند، بواسطه افزایش ظرفیت وجودی از رحمت بیشتری بهرهمند میشوند.
بعد از بیان ضرورت زندگی به سبک عاشورایی لازم است در مورد نحوه و چگونگی این سبک زندگی با یکدیگر گفتگو کنیم.
سبک زندگی عاشورایی
1- برائت از کفر و شرک
در روایات میخوانیم حرکت امام حسین علیهالسلام همراه با خانوادهشان از مدینه به سمت مکه، آغاز حرکت جهادی ایشان بوده و به علت عدم بیعت با یزید بیان شده است. در واقع نقطه آغازین حرکت امام با برائت از نماد و نشانه تمام ظلمتها، آلودگیها، بدعتها و انحرافها رقم میخورد. نمیشود فردی بخواهد زندگی مجاهدانه داشته باشد ولی برائت از کفر و شرک و تمام آلودگیهای عالم را نداشته باشد. سبک زندگی توحیدی با سبک زندگی کافرانه جمع نمیشود؛ در واقع سبک زندگی توحیدی با شعار و ادعا ایجاد نمیشود بلکه با دعای عملی هر یک از مؤمنین محقق میشود. تنها کسانی از ولایت خدا و ولی الهی بهرهند میشوند و هیچ خوف و حزنی در زندگی آنها راه ندارد که نسبت به طواغیت، کفر و برائت داشته باشند. چنین برائتی عامل همراهی با امام و خروج از ظلمات به سمت نور است.
زندگی با امام سراسر نور و رحمت است و زندگی بدون امام سراسر ظلمات و عذاب. کسی که خواهان زندگی همراه با امام است و میخواهد از برکات این زندگی بهرهمند شود نمیتواند سبک زندگی تجملگرایانه، سبک زندگی پر زرق و برق دنیایی، سبک زندگی مصرفگرایانه و… داشته باشد و بخواهد همراه با امام هم باشد. کسی که با امام همراه است از جبهه کفر و طاغوت دور است و مانند مدل زندگی آنها زندگی نمیکند. یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام دهیم این است که با مشاهده سبک زندگی کافرانه و مشرکانه، از آن دوری کرده و صرفاً سبک زندگی توحیدی را برای خود و خانواده خود انتخاب کنیم و حقیقتاً به آن عمل کنیم. در واقع میتوان گفت از منظر قرآن کریم سبک زندگی هر کسی همان دین اوست که نشان میدهد فرد در هر لحظه از زندگیاش، چگونه زندگی میکند؟
2- امام تدبیر کننده زمان و مکان
زمان حرکت امام از مدینه اصلاً اتفاقی و بدون حکمت نبوده است. مگر میشود زندگی سراسر برنامه و تدبیر امام در حیاتیترین بخش آن، بدون برنامه و بیتدبیر باشد؟ قطعاً امام این سفر را با تدبیر کامل آغاز کردند. در زندگی انسانهای معمولی، سفر تنهایی با سفر خانوادگی از جهت تدابیر و تجهیزات اصلاً قابل مقایسه نیست چه برسد به این سفری که امام به صورت خانوادگی برای حج، تبیین و جهاد تشریف برده بودند!
لازم است ما نیز در مجالس اهل بیت، در عملیات اربعین و به صورت کلی در تمام زندگی، تدبیر و تجهیز لازم را برای موقعیتهای مختلف داشته باشیم.
برنامهریزی و برنامهداری هیچ منافاتی با متخلق بودن به خلق حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله، آرامش داشتن و توکل کردن ندارد. امام برای سفر خود برنامه داشتند، در تکتک لحظات برنامه را میدانستند و انجام میدادند و این در حالی بود است که تمام امورشان را به خدا واگذار کرده بودند.
نکته قابل توجه این است که آیا زمانی که برای ما سفری پیش میآید، یا برنامه دیگری وارد برنامه ما میشود، همان برنامههایی که ملزم بودیم همیشه انجام دهیم را انجام میدهیم؟ یا با پیش آمدن برنامهای، آنچه را به آن متعهد و ملزم بودیم کنار میگذاریم؟
امام در هنگام این سفر، علاوه بر تدبیر و تجهیز، برنامهریزی داشتند و برنامههای اصلی خود یعنی ارتباط با خدا، ارتباط با مردم و ارتباط با خانواده را تعطیل و حتی کم رنگ نکردند.
نوعاً ما این گونه میکنیم: زمانی که زندگی از حالت یکنواخت خود خارج میشود دیگر خیلی از کارها را انجام نمیدهیم، مثلاً قرائت قرآن و تدبر در آن را کنار میگذاریم، اگر کتاب مفیدی مطالعه میکردیم، اگر برنامهای برای سلامتیمان داشتیم، اگر بیداری در سحر را تمرین میکردیم و… همه را کنار میگذاریم، چرا که نمیتوانیم در سفر، در مجالس اباعبدالله، در عملیات اربعین، همه اینها را با هم داشته باشیم. این نکته یعنی درست است که ما شیعه امیرالمؤمنین هستیم ولی خبری از نظم و برنامهریزی درست ومستمر در زندگی ما نیست. هرچقدر ما از نظم و برنامهریزی توحیدی دور هستیم، ولی تکتک لحظات زندگی امام، سراسر سرشار از نظم و برنامهریزی توحیدی است و هیچ کدام از کارهای مهم را از برنامه خود خارج نمیکنند و هر برنامهای را در زمان و وقت خود به درستی انجام میدهند.
یادگیری برنامهریزی موحدانه و اجرای آن، یکی از مهمـرین و ضروریترین مسائلی است که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود تا در سایه آن بتوانیم در زمره شیعیانی باشیم که امام روی آنها حساب باز میکنند.