فهم مقاصد مجالس اباعبدالله برای دریافت رحمت بیشتر

3
یادداشت سردبیر خانواده

فهم مقاصد مجالس اباعبدالله برای دریافت رحمت بیشتر

به نام خدا

در نوشتار گذشته متوجه شدیم که نوع خانواده‌ها بعد از مجالس اهل بیت که در آن‌ها دریافت رحمت الهی بسیار بیشتر و ویژه‌تر است، بجای اینکه حال بهتری داشته و انرژی مضاعفی برای فعالیت‎‌های آتی گرفته باشند و به خاطر معرفت بیشتر، رغبت بیشتری برای فعالیت‌های بزرگ پیدا کرده باشند، خسته‌تر از قبل بوده و گاهی با دلخوری و ناراحتی و انقباض روحی این مجالس را به پایان می‌رسانند. در واقع به جای رسیدن به مقصد، افراد مسیر را در جهت عکس طی کرده‌اند و در نتیجه نه تنها به مقصد نرسیده‌اند بلکه از آن دورتر هم شده‌اند. برای رسیدن به هر مقصدی اولاً باید به صورت شفاف و واضح آن مقصد را شناخت و ثانیاً باید بهترین مسیر را برای رسیدن به آن مقصد پیدا کرد.

اگر مقصد هر عملی معلوم شود، خیلی ساده‌تر و راحت‌تر می‌توان مسیر درست برای دستیابی به آن مقصد را تعیین کرد.

خوب است یکبار با خودمان مرور کنیم به راستی مقصد مجالس اباعبدالله چیست؟ در واقع با شرکت کردن این مجالس می‌خواهیم به کجا برسیم و به چه چیزی دست پیدا کنیم؟

مجالس اباعبدالله یک مقصد اصلی و چند مقصد در راستای آن دارند. مقصد اصلی این مجالس، خود وجود نازنین اباعبدالله هستند؛ یعنی ما در این مجالس شرکت می‌کنیم و یا در خانه مجلس برپا می‌کنیم که به خود حضرت برسیم و برای یاری امام معصوم آماده شویم. در راستای این مقصد اصلی، مقاصد دیگری را نیز می‌توان نام برد: با شرکت در مجالس اباعبدالله یا برپایی این مجالس قرار است معرفت ما نسبت به ایشان افزایش یابد و بروز این معرفت در زندگی به صورت محبت حضرت، معیت با حضرت در زندگی دنیا و آخرت و هم‌جهت بودن با ایشان برای یاری امام حاضر است؛ در واقع در مجالس سیدالشهدا، به واسطه همراهی با ایشان، افراد سبک زندگی خاصی را تمرین می‌کنند تا بقیه و ادامه زندگی‌شان را نیز همان گونه و در معیت امام سپری کنند. زمانی که شرکت در مجالس، از صرف بودن و شرکت کردن خارج می‌شود و به سبک زندگی تبدیل می‌شود، در واقع تمام زندگی افراد را پوشش می‌دهد و جایی از زندگی ایشان نیست که خالی از امام و سبک زندگی همراه با امام معصوم باشد. همه ما می‌دانیم اگرانسان حقیقتاً خود را در معیت امام معصوم بداند و همواره خود را برای یاری او آماده کند، به گونه خاصی زندگی می‌کند که با سایر سبک‌های متداول در عالم به طرز چشمگیری متفاوت است.

ان شاءالله در نوشتارهای آتی، در مورد سبک زندگی به شیوه سبک زندگی همراه با امام معصوم به تفصیل صحبت خواهیم کرد ولی همچنان در گام اول می‌خواهیم به مقصد مجالس اباعبدالله بپردازیم. باید این مقصد واضح و شفاف باشد تا بدانیم می‌خواهیم به چه چیزی برسیم؟

ما در مجالس حضرت شرکت می‌کنیم تا به امام حسین (علیه السلام) برسیم. این رسیدن چگونه و کجا محقق می‌شود؟ در واقع ما می‌خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم، رسیدن به حضرت در کدام مکان محقق می‌شود و چه اتفاقی یا اتفاق‌هایی باید بیفتد، تا ما رسیدن به امام را بصورت عینی در زندگی خود مشاهده کنیم؟

در پاسخ به پرسش اول باید گفت:

1. از نگاه قرآن کریم، زمانی که انسان به سوی مقصد حق حرکت می‌کند یا متوجه مقصد حق می‌شود، همان مقتصد هستند (به مقصد رسیده هستند) یعنی ممکن است فرد فاصله زمانی و مکانی با مقصد داشته باشد، ولی همان لحظه به مقصد رسیده است.1 از تأمل در آیات شریفه متوجه می‌شویم، زمانی که انسان متوجه خداوند و در واقع متوجه حق می‌شود به مقصد رسیده است. پس هر زمانکه متوجه اهل بیت (منبع توحید و اتصال به خداوند متعال) می‌شویم، به مقصد رسیده هستیم.

2. اگر ما به این نکته مهم ایمان و یقین پیدا کنیم که همان طور که عالم همیشه در محضر خداوند متعال است، همیشه در منظرو نگاه امام معصوم نیز هست، باورها و رفتار ما به صورت چشمگیری تغییر می‌کند! ما همیشه در منظر و مرآی امام هستیم، یعنی نه فقط در مجلس ذکر امام، بلکه در تمام لحظات زندگی، ایشان شاهد و ناظر بر تک تک لحظات زندگی ما هستند. زندگی ما هیچگاه از توجه امام خالی نیست پس دریافت و فهم این توجه، خودش مهم است و موضوعیت دارد. حالا با این نگاه و باور به سمت مجلس ذکر حرکت کنیم، ما به مجلس ذکر می‌رویم تا به رحمت الله الواسعه برسیم. آیا این رحمت ویژه، در جای خاصی از مجلس نازل می‌شود یا دریافت رحمت، بر قلب انسان صورت می‌گیرد و به میزان تذکر و توجه، افراد بهره‌مند از رحمت می‌شوند؟ بسیاری از دلخوری‌ها و نارحتی‌ها، دقیقاً به خاطر همین موضوع اتفاق می‌افتد. چرا یک خانواده اگر هنگام راه افتادن ذره‌ای دیر و زود کنند، و جای خوبی در مجلس پیدا نکنند و یا محل توقف خودرو نسبت به مجلس دور باشد، احساس ناکارآمدی و بی‌بهرگی از مجالس می‌کنند و همین موضوع ناراحتی‌های پی در پی ایجاد می‌کند؟

باز هم برای خودمان مرور کنیم؛ مقصد، خود اباعبدالله هستند، مقصد دریافت رحمت الهی و حقیقت ذکر و معرفت است، آیا نزول حقایق در مکان مادی خاصی رخ می‌دهد یا وابسته به میزان  دریافت قلبی افراد است؟ اگر ذکر و حقایق، لزوماً در جای خاصی از مجالس نازل می‌شود، پس خادمین محترم مجالس که در دورترین حالت از مجلس هستند باید هیچ بهره‌ و نصیی از مجالس نداشته باشند و این در حالی است که افراد برای خادم شدن بسیار تلاش می‌کنند، چرا که بالاترین بهره‌مندی در همین خادمی نهفته است. زمانی که مقصد هویدا می‌شود و ازابهام خارج می‌شود، بسیاری از مسائل حاشیه‌ای خود به خود رنگ می‌بازد. اگر قرار است به اباعبدلله برسیم خوب است که با برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن زمان مناسب در مجالس حاضر شویم ولی اگر این امر محقق نشد، به این معنا نیست که نرسیده‌ایم، بلکه رسیدن در درک حقیقت وجودی امام معنا پیدا می‌کند.

3. هر موجودی در عالم تقدیری و رزقی دارد و رزق هیچ موجودی را هیچ موجود دیگر استفاده نمی‌کند. اگر با این نگاه به مجالس اباعبدلله برویم و هر پیشامدی را رزقی بدانیم و یقین داشته باشیم هرچه رزق ما باشد به ما می‌رسد، دیگر دست و پای الکی برای رسیدن به رزق نمی‌زنیم چرا که رزق مهیاست و در هر حالتی می‌رسد، مهم این است که ما بستر رزق را داشته باشیم. با این نگاه، هر جای توقف خودرو، هر همنشین، هر کلام و هر… همه رزقی مقدر است که، حتی اگر ما ندانیم که رزق است، با لطف الهی شامل حال ما می‌شود.

به امید خدا، با در نظر گرفتن نکات بالا، بسیاری از قبض‌های روحی که به عنوان مانع دریافت رحمت الهی و رسیدن به وجود مقدس امام هستند برطرف می‌شود و رسیدن به حقیقت وجودی امام محقق شده و افراد بهره بسیار زیادی از مجالس می‌برند و لبریز از رحمت شده و زندگی‌شان تغییر می‌کند.

 

  1. أَلَم تَرَ أَنَّ الفُلکَ تَجري في البَحرِ بِنِعمَتِ اللهِ لِیُریَکُم مِن آیاتهِ إِنَّ في ذَلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورَ (31) وَ إِذا غَشیَهُم مَوجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمَّا نَجّاهُم إلی البَرِّ فَمِنهُم مُقتصِدٌ وَ ما یَجحَدُ بِآیاتِنا إلّا کُلُّ خَتّارٍ کَفورٍ (32) آیا ندیده‌ای که کشتی‌ها به نعمت خدا در دریا روان می‌گردندتا برخی از نشانه‌های [قدرت] خود را به شما بنمایاند. قطعاً در این [قدرت نمایی] برای هر شکیبای سپاسگزاری نشانه‌هاست 31. و چون موجی کوه آسا آنان را فراگیرد خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را برای او خالص گردانند و چون نجاتشان داد و به خشکی رساند برخی از آنان میانه‌رو هستند و نشانه‌‌های ما را جز هر خائن ناسچاسگزاری انکار نمی‌کند 32 []

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید